كيهان
«سخنگوي سخندان» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن مي‌خوانيد:
نقل است؛ وينستون چرچيل نخست وزير انگلستان در جنگ جهاني دوم هنگامي كه كشورش در شرايط بسيار وخامت بار و بحراني قرار گرفته بود و هر روز گزارش هايي را مبني بر وجود معضلات و ايرادات ساختاري و اساسي در حوزه هاي مختلف دريافت مي كرد «لرد چانسلر» وزير دادگستري را احضار كرد و از او درباره دستگاه قضايي و اعتماد مردم به آن پرسيد.
اين مقام قضايي انگلستان در جواب به چرچيل وضعيت دادگستري و دستگاه قضا را مثبت ارزيابي مي كند و چرچيل سياستمدار برجسته و مشهور بريتانيايي با شنيدن اين پاسخ تصريح مي كند كه بنابراين اميد به اصلاح در حوزه هاي مختلف وجود دارد و حتي در جنگ پيروز خواهيم شد...
آنچه كه در بالا آمد بيانگر اهميت دستگاه قضايي در ساختار حكومتي يك كشور است بطوريكه يك قوه قضائيه مقتدر و مورد اعتماد ملت در اقتدار ديگر نهادهاي حكومت و همچنين اصلاح ايرادات و عيوب و مشكلات نقش بسزا و تعيين كننده اي دارد.
اينجاست كه با توجه به اهميت دستگاه قضا و مقوله خطير قضاوت و داوري از ويژگي هاي شاخص و بارز يك دستگاه قضايي بايد اطلاع رساني صحيح و بهنگام باشد تا شبهه و شائبه اي پيرامون برخي پرونده هاي بزرگ و ملي بوجود نيايد و اعتماد مردم كه بزرگ ترين سرمايه دستگاه قضا محسوب مي شود مورد خدشه قرار نگيرد.
ناگفته پيداست هرچقدر تعامل دستگاه قضا با رسانه ها و اصحاب مطبوعات بيشتر باشد شكل گيري شبهه ها و شائبات بخصوص در ايام فتنه و بزنگاه هايي كه دشمنان در كمين هستند تا از آب گل آلود ماهي مقصود خود را بگيرند كمرنگ و كمرنگ تر خواهد شد و بي شك تبيين صحيح و مستدل و به موقع ابهامات و ايهامات به روشنگري ذهن جامعه كمك شاياني خواهد كرد.
از همين روي؛ نشست خبري دو روز پيش - 5/7/89 - سخنگوي قوه قضائيه جناب حجت الاسلام والمسلمين محسني اژه اي با اصحاب مطبوعات و رسانه ها آنهم پس از آنكه اين قوه 411 روز نشست خبري با خبرنگاران داخلي و خارجي نداشت را بايد به فال نيك گرفت.
هرچند از بيستم مردادماه سال گذشته كه آخرين نشست خبري سخنگوي قوه قضائيه در دوران مديريت قبلي دستگاه قضا برگزار شد تا همين اواخر كه اين قوه سخنگو نداشت همواره اعتراض ها به اين رويكرد مديريت جديد قوه قضائيه از سوي اصحاب رسانه ها و مطبوعات وارد بود اما انتصاب حجت الاسلام والمسلمين اژه اي به سمت سخنگويي و تاكيد ايشان بر امر اطلاع رساني و تعامل با رسانه ها نشان مي دهد كه قوه قضائيه نسبت به ضرورت اطلاع رساني صحيح و بهنگام و برگزاري نشست هاي خبري منظم - و معمولا هفتگي - اهتمام ويژه اي پيدا كرده است.
در سال 88 و در ايام و ماه هاي دوران فتنه جاي خالي سخنگوي دستگاه قضايي به شدت احساس مي شد و در همين راستا كيهان در سوم بهمن 88 در سرمقاله خود با عنوان «جاي خالي سخنگو» نسبت به سوء استفاده جريان فتنه و فتنه گراني كه تضعيف ساختار نظام را نشانه رفته بودند و شايعات و شبهه هاي بي اساس و پوچ را در جامعه پمپاژ مي كردند و از سوي ديگر خلأ سخنگويي كه از نظر حقوقي و قضايي بتواند مسايل و شبهات را تبيين نمايد هشدار داده بود.
اما درباره نشست خبري سخنگوي قوه قضائيه و موضوعاتي كه در آن نشست بدان پرداخته شد با توجه به شرايط موجود كشور نكاتي قابل اعتنا وجود دارد كه ذكر آنها خالي از لطف نيست.
1- اولين نكته پيرامون نشست خبري اخير سخنگوي قوه قضائيه با خبرنگاران درباره شخصيت «سخنگو» يعني حجت الاسلام والمسلمين محسني اژه اي است.
اين نشست نشان داد كه حجت الاسلام والمسلمين اژه اي بهترين انتخاب براي تصدي مسئوليت مهمي چون سخنگويي دستگاه قضا است.
ايشان در طول سه دهه از انقلاب اسلامي همواره مسئوليت هاي مهمي در دستگاه قضا و البته ديگر نهادها برعهده داشته و سال هاي سال رداي قضاوت را به شايستگي بر تن داشته اند. سلامت، پاكدستي، تقوا، تعهد و تخصص از ويژگي هاي بارز ايشان است كه جامعه حقوقي كشور نسبت به آن شهادت مي دهند.
حجت الاسلام والمسلمين اژه اي علاوه بر اين ويژگي ها از چنان اشراف و تسلطي نسبت به مسايل و مشكلات و معضلات حقوقي برخوردار بود كه در اولين نشست مطبوعاتي او با خبرنگاران كاملا به چشم مي آمد.
مردم سالاري
«اتاق توطئه را معرفي کنيد»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم مهدي عباسي است كه در آن مي‌خوانيد:
7 روز از ماه مهر هم گذشت و عملا مصوبه قانوني براي اجراي هدفمند کردن يارانه ها وارد تاخير نيمه دوم سال نيز شد. اجراي هدفمند کردن يارانه ها، ماه هاست که فضاي کشور را تحت شعاع خود قرار داده است و اجراي اين طرح معلوم نيست که بالا خره از چه زماني آغاز خواهد شد.
طرحي که تمام منتقدان غير همسو با دولت، نسبت به نحوه اجراي آن، اعلا م نگراني کرده اند و خواستار بررسي تمام زواياي آن براي اجرا هستند. اين نگراني ها تا آنجا پيش رفته است که فعالا ن بخش خصوصي دراتاق بازرگاني، به دولت هشدار داده اند که اجراي اين طرح، در شرايط کنوني کشور، به صلا ح نيست.
اما گويا دولت همانطور که چندان به دل نگراني ها و دغدغه هاي منتقدان غير همسو با خود توجه نمي کند، اين هشدارها را نيز چندان جدي نگيرد و با تاخير فراوان اين طرح را در کشور اجرا کند.
اما، تصور مي شود که از هم اينک، دولت راه هاي توجيه مشکلا ت اين طرح دراجرا و انداختن نواقص در شيوه اجرايي را پيدا کرده و با اعلا م اين که، «اتاق توطئه عليه هدفمند کردن يارانه ها» پديد آمده مي کوشد تا درآينده اگر نتوانست اين طرح را به صورت کامل، اجرايي کند کساني را بيايد که کم کاري ها را گردنش بيندازد. معاون پارلماني دولت، به تازگي اعلا م کرده که وزارت اطلا عات بايد اين اتاق توطئه را شناسايي کند.
بر اين اساس سوالي که در ذهن افکار عمومي شکل مي گيرد، آن است که دولتمرداني که بارها از وجود چنين اتاق توطئه اي سخن به ميان آورده اند از کجا به چنين اطلا عاتي دست يافته اند؟ اين دولتمردان اگر اخبار دقيقي در اختيار دارند که برخي مي کوشند که طرح هدفمند کردن يارانه ها در اجرا با شکل روبرو شود و جلساتي براي آن برگزار مي کنند چرا اين اطلا عات مهم را در اختيار وزارت اطلا عات و قوه قضائيه قرار نمي دهند تا از هم اينک افراد اين اتاق توطئه شناسايي شوند و با شناسايي و معرفي آنها به دستگاه هاي قضايي، ديگر دولت نگراني براي توطئه ها عليه اين طرح در اجرا نداشته باشد؟ لذا، پذيرفتني نيست، پس از اجراي اين طرح، دولتمردان روبروي ملت بنشينند و نواقص اجرا را برگردن اتاقي بيندازند که هيچ کس از جزئيات و اعضاي آن با خبر نيست؟ نمي توان سخن از اتاق توطئه به ميان آورد ولي کسي از محل اين اتاق و افرادي که جلسات مستمر و سازماندهي شده، آن هم عليه طرحي به اين بزرگي برگزار مي کنند، خبر نداشته باشد.
در اين صورت،اين شائبه پيش خواهد آمد که دولت به دنبال راهي براي فرار از پاسخگويي درآينده است و بدين ترتيب در حال پيش زمينه سازي است. اگر هم، چنين «اتاق توطئه اي» شکل گرفته، چه اشکالي دارد که اعضاي آن به مردم معرفي شوند و در روزهايي که هنوز اين طرح اجرايي نشده و معلوم نيست که قرار است در کشور چه اتفاقي رخ دهد، اين «اتاق توطئه» متلا شي شود و دولت با خيال راحت به اجراي اين طرح و پس از آن به پاسخگويي در خصوص نحوه اجرا بپردازد؟ چرا که مسووليت اجراي اين طرح بر عهده دولت است و نمي تواند بهانه براي نواقص در اجرا بياورد.
رسالت
«وظايف ائمه جمعه»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن مي‌خوانيد:
رهبر معظم انقلاب روز گذشته در ديدار ائمه جمعه کشور آشنايي و توجه دائمي به مسائل روز و توطئه دشمن را براي خطيب جمعه ضروري دانستند و افزودند: " امام جمعه بايد با جوانان مرتبط، رفيق و شنونده حرف آنان باشد و شبهه هاي ذهني جوانان را بزدايد."
در حقيقت معظم له در اين ديدار سه وظيفه کليدي براي ائمه جمعه برشمردند که ناظر به امهات مسائل روز در فضاي سياسي، مذهبي و اجتماعي کشور است.
1- آگاهي به مسائل روز
2- ارتباط مستمر با جوانان
3- عدم غفلت از توطئه هاي دشمن
برايند اين سه مسئوليت مهم خطيبان جمعه که عمدتا نمايندگان ولي فقيه در اقصي نقاط کشور هستند، در فضاي کنوني موجب توزيع برکات ذکر کثير در نتيجه استحکام ايمان در بين آحاد مردم و نهراسيدن از دشمن مي گردد. در ادامه به تبيين اين سه وظيفه مهم خواهيم پرداخت.
1- آگاهي به مسائل روز
اشراف به واقعيات جامعه و اطلاع از مسائل روز يکي از ضرورت هاي حياتي ائمه جمعه در عصر انفجار اطلاعات است. روحانيت از دير باز محل رجوع مردم در نظام واره دانايي ديني و سياسي ايران بوده است. چرا که مردم اسلام را مي خواهند و مسير صحيح اسلام خواهي از گذرگاه روحانيت مورد وثوق مي گذرد. اگر از روي تسامح بپذيريم که نهاد روحانيت بخشي از جامعه مدني در ايران است، هر چند مي دانيم که اين نقش به مراتب تکامل يافته تر و پيچيده تر است اما در حدفاصل ميان قدرت رسمي و مردم ، روحانيت شيعه همواره کف جامعه مدني و درنزديک ترين نقطه به مردم يا دورترين نقطه به حاکميت قرار داشته است.اولين علتي که مي توان براي اين نوع، واقع بيني، اطلاع از مسائل روز،تعويذ مردم و فاصله گيري از قدرت ذکر کرد غصب نامشروع حکومت توسط سلاطين جور و ظالم بوده است. پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 به رهبري امام خميني(ره) به يک باره نوع صورتبندي روابط في مابين دولت و روحانيت را دگرگون کرد. حکومت اسلامي در ايران آرمان هزار ساله اي بود که ميوه تمام مجاهدتها و از خود گذشتگي هاي علماي بزرگ و نستوه شيعه به حساب مي آمد.
مردمسالاري ديني مايه مباهات نهاد روحانيت است و حفظ كيان حاكميت اسلامي در سرلوحه وظايف سلسله جليله روحانيت شيعه قرار دارد. شکي در اين نيست که در حدفاصل مذکور بين قدرت رسمي ومردم در سالهاي پس از انقلاب جايگاه روحانيت ارتقا يافته است اما اين تحرک سياسي و اجتماعي نبايد به معناي فاصله گرفتن از مردم و واقعيات باشد.
فضاي فعلي جامعه با يکي دو دهه گذشته به طور کلي متفاوت است. در شرايط کنوني که ائمه جمعه جزء مورد وثوق ترين روحانيان هستند آشنايي با مسائل اصلي مردم و کشور و چاره جويي براي آنها يکي از رسالت هاي اصلي آنها محسوب مي گردد. امروز خطيبان جمعه بسان غواصاني هستند که در اقيانوس اطلاعات شناور هستند و گوهر آگاهي را صيد مي کنند و در آوردگاه ذکر کثير به مومنين عرضه مي کنند.
2- ارتباط مستمر با جوانان
کشور ما جوان است و اصلي ترين مخاطبان انقلاب جوانان هستند. برقراري ارتباط آن هم به گونه اي مستمر و موثر با جوانان شيوه هاي خاصي طلب مي کند. مبادي ارتباط با جوانان را در نمازهاي جمعه بايد جستجو کرد. هم اکنون صدها شبکه ماهواره اي مترصد اختلال بين مبدا و مقصد يعني روحانيت و جوانان هستند. اما خوشبختانه روحانيت آگاه بخصوص در سالهاي اخير به خوبي توانسته است اين ارتياط را حفظ کند و عمق و دامنه آن را توسعه دهد.
رهبر معظم انقلاب ديروز بر اين نکته تاکيد کردند که امروز مهمترين نقطه اي که دشمن بر آن متمرکز شده است مسئله جوانان است و از ائمه جمعه خواستند ضمن باور داشتن جوانان با آنها رفيق شوند و حرف و سخن آنان را بشنوند.
واقعيت اين است که پرورش نسل هاي انقلابي و يا به تعبيري نخبه پروري سياسي، اقتصادي، فرهنگي، نظامي و ... در محيط گفتماني انقلاب علاوه بر تربيت و آموزش، مرهون اعتماد به جوانان و سپردن امور مختلف کشور به اين نسل تازه نفس انقلابي است.
تجربه چند سال گذشته نشان داده است که اعتماد به جوانان در کشورداري نه تنها "ريسک نابخردانه" براي نسل اول انقلاب نيست بلکه اهداف و شعارهاي انقلاب و همچنين اقتدار و پيشرفت كشور با حضور اين جريان جوان، خلاق، انقلابي، متخصص و انگيزه مند؛ پر توان تر و با جسارت مضاعف پيگيري مي شود. هر چند لاجرم جابه‌جايي نسل ها و چرخش نخبگان رخ مي داد اما اين رخداد در حضور نسل اول انقلاب فرصت مناسبي براي استفاده از تجارب مديرتي گذشته و انتقال ميراث انقلابي در بين نسل هاست.
امروز آمادگي جوان نسل سوم انقلاب و شجاعت و غيرت او براي دفاع از هويت ديني و انقلابي خود، از جوان نسل اول انقلاب كه در دفاع مقدس حضور داشت، كمتر نيست و شايد هم جلوتر از او باشد و به صراحت بايد اذعان كرد كه نسل سومي‌هاي جامعه ايراني و در يك نگاه كلان‌تر، جوانان جهان اسلام به مراتب از اسلاف خود در دفاع از ارزش‌ها و آرمان‌هاي اصيل اسلامي جلوتر هستند. تشعشعات گفتمان انقلاب اسلامي در کشورهاي منطقه و شکست مکرر اسطوره غيرقابل شکست رژيم صهيونيستي در کمتر از چند سال توسط جوانان حزب الله و حماس، پيشرفتهاي بي نظير علمي جوانان در ايران در لبيک به مطالبه مقام معظم رهبري، استيصال دشمنان انقلاب اسلامي بخصوص آمريکا در منطقه تحت تاثير موج سوم انقلاب اسلامي و...جملگي بيانگر افزايش عمق و نفوذ گفتمان انقلاب اسلامي در دل جوانان جهان اسلام است.
جمهوري اسلامي
«فريب رسانه‌اي»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد:
غرش بولدوزرهاي فوق سنگين رژيم صهيونيستي براي ويران كردن خانه‌هاي فلسطيني در شرق بيت المقدس و كرانه باختري، از دور جديد سياستهاي صهيونيستي خبر مي‌دهد. صهيونيستها در نظر دارند در شهرك "آريل" براي ساخت 50 واحد مسكوني به تصاحب املاك، تخريب خانه‌ها و تسطيح زمين بپردازند. به طور همزمان شهرك سازيها در 8 منطقه ديگر نيز در مقياس وسيعي، عملياتي شده است.
رژيم تل آويو مدعي است عمليات شهرك سازي را براي 10 ماه متوقف كرده ولي از اين پس حاضر نيست ا ين عمليات را متوقف نگهدارد. با اينحال، نتانياهو و دستيارانش سعي دارند حتي از اين اقدامات نيز به عنوان يك اهرم فشار عليه محمودعباس و مذاكره كنندگان فلسطيني بهره برداري كنند و تا سر حد امكان از طرف فلسطيني، باز هم امتياز بگيرند.
براي تحقق همين منظور، دولت نتانياهو در يك مانور تبليغاتي چنين وانمود كرده كه خواستار از سرگيري ساخت‌وسازها نيست بلكه همچنان مي‌خواهد حسن نيت خود را به محمود عباس نشان دهد. به طور همزمان "شائول گلدشتاين" رئيس شوراي يهوديان منطقه "گوش اتزيون" مي‌گويد عمليات ساخت و سازها به آرامي به پيش مي‌رود و شتاب چنداني نخواهد داشت. در همين حال، صهيونيستها سعي دارند اين عمليات را به يك جشن كامل تبديل كنند و با رقص و پايكوبي، به جنگ رواني عليه فلسطيني‌ها بپردازند. در واقع صهيونيستها مايلند با اين اقدام خود چندين هدف را به طور همزمان دنبال كنند.
1 - نشان دهد گويا "ابتكار عمل" را در اختيار دارند و اين رژيم صهيونيستي است كه "تصميم آخر" را مي‌گيرد.
2 - دولت "نتانياهو" از خود سلب مسئوليت كند و چنين وانمود سازد كه گويا "صهيونيستهاي افراطي" در اين زمينه تصميم گرفته‌اند و به حرف دولت هم ترتيب اثري نداده‌اند. متاسفانه رسانه‌هاي مزدور عرب از جمله شبكه تلويزيوني الجزيره هم از ظرفيت خود براي جا انداختن اين "القائات صهيونيستي"، بيشترين خوش خدمتي را كرده‌اند و شبكه الجزيره ادعا كرد شهرك نشينان افراطي منتظر تصميمات نتانياهو و دولتش نماندند و به صورت "خودجوش" تصميم به ادامه شهرك‌سازيها گرفتند!
3 - موضوع مهمتر به مذاكرات نمايشي اخير بر مي‌گردد كه در واشنگتن، شرم الشيخ و تل آويو جريان يافت ولي صهيونيستها با اين "جنجال رسانه اي" پيرامون آغاز شهرك سازيها، در واقع بر شكست مذاكرات سازش، سرپوش گذاشتند تا نظرها را به سمت و سوي ديگري منحرف كنند و هيچكس به ناكامي در مذاكرات سازش نينديشد.
4 - صهيونيستها با جشن و پايكوبي و پوشش رسانه‌اي آن، سعي دارند دروغ بزرگي را جا بيندازند و نشان دهند كه شهرك سازيها از همين روزها و از نيمه شب 2 شنبه آغاز شده است و حال آنكه اساساً شهرك سازيها متوقف نشده بود كه عمليات ساختماني از همين روزها آغاز شود.
5 - آمريكا و تيم اوباما هم به چنين جنجالي براي سرپوش گذاشتن بر شكست خود شديداً احتياج دارد. اين براي نخستين بار طي دهه‌هاي اخير است كه دولتمردان آمريكائي بيشترين نرمش و كرنش آشكار و نهان را نسبت به تل آويو انجام مي‌دهند ولي تحقيرآميزترين واكنش‌ها را دريافت مي‌دارند. براي نخستين بار، در موقع سخنراني رئيس‌جمهور آمريكا در مجمع عمومي سازمان ملل، صندليهاي هيئت اسرائيلي خالي بود. بعلاوه عليرغم آنكه "جوزف بايدن" معاون رئيس‌جمهور آمريكا خود را يك "صهيونيست دو آتشه" معرفي كرده دولت نتانياهو با تصويب شهرك سازيهاي جديد دقيقاً همزمان با سفر وي به تل‌آويو، دهن كجي آشكاري عليه او صورت داد. اوباما و ساير همدستانش در غرب دمكرات اميد زيادي به حمايت "لابي‌صهيونيستي" در انتخابات آينده دارند و اميدوارند جنجال رسانه‌اي اخير پيرامون جشن از سرگيري شهرك سازيها به تقويت موضع آنها نزد صهيونيستها منجر شود.
سياست روز
«نماز جمعه مقدمه مدنيت توحيدي»عنوان سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم دكتر سيد عبدالعزيز رضواني است كه در آن مي‌خوانيد:
يكم) اولين نماز جمعه؛ اولين دولت
در دوران جاهليت، روزهاي هفته نام‌هاي ديگري داشت و به ترتيب شِيَار، الأَوَّل، أَهـْوَن(يا، أوْهَد)، جُبَار، دُبَار، مُؤْنِس و العَرُوبَة ناميده مي‌شدند. در صدر اسلام، اسامي اين روزها تغيير كرد و العروبه، را جمعه ناميدند.
حضرت پيامبر اعظم(ص) در جريان هجرتشان به يثرب، در محله‌اي به نام قبا توقف کردند و وارد يثرب نشدند تا مولاي متقيان، علي(ع) و فاطمه زهرا(س) به ايشان ملحق شوند. مورخان گزارش كرده‌اند كه ورود حضرت به قبا، در روز دوشنبه واقع گرديد. ايشان، تا روز پنجشنبه با مردم قبا نماز گذاردند و در همان مكان، نخستين مسجد در اسلام را بنا کردند. سپس در روز جمعه، به سوي يثرب حرکت کردند و در وادي "رانوناء" همراه مردم مدينه «نخستين نماز جمعه» را، اقامه کردند. آن حضرت مجددا به قبا بازگشتند و چون علي(ع) و فاطمه(س) به ايشان ملحق شدند، هجرت به يثرب كامل گرديد. با ورود حضرت به يثرب اين شهر مدينة‌الرسول ناميده شد. حضرت در مدينة نخستين دولت در اسلام را بنا كردند. از آن پس و تا پايان عمر، پيامبر(ص)، نماز جمعه، را اقامه فرمودند.
دوم) اسرار نماز جمعه
بررسي همين چند گزاره تاريخي كه به اختصار بيان كردم، اسراري نهفته است كه انديشمندان و محققان اسلامي زوايايي از آن را آشكار ساخته‌اند. نماز جمعه از ظهورات بسط يد نبوت است. وقتي پيامبر اعظم(ص) توانستند از حلقه مشركان هجرت كنند، اقامه نماز جمعه آغاز گرديد. نماز جمعه، مقدمه تاسيس حكومت اسلامي و مقوم آن است. تاسيس حكومت اسلامي، پس از ورود
امير مومنان(ع) به قبا و با ورود ولايت به جمع مومنان، صورت تحقق مي‌پذيرد. به بيان ديگر رابطه اسرارآميزي بين تاسيس دولت اسلامي، نمازجمعه، بسط يافتن دين و ولايت برقرار است. آيا در همين گزاره‌هاي تاريخي نمي‌توان سرّ آنكه گفته‌اند ظهور حضرت بقيه‌الله در روز جمعه واقعه خواهد شد، را دريافت؟ چه رازي در پيوند جمعه، ولايت حضرت حجت(عج) و تاسيس دولت موعود جهاني اسلام، نهفته است؟
سوم) جمعه يا متفرقه
به گمانم امت اسلامي از كم اعتنايي به نماز جمعه بايد خويشتن را ملامت كند. برخي از جوامع اسلامي، گرچه به حضور در نماز جمعه اهميت مي‌دهند، اما آن را در عين تفرق اقامه مي كنند و در هر مسجد يك نماز جمعه برپا مي‌كنند. نمي‌خواهم به نقد و بررسي آراي فقهي ايشان در اين خصوص بپردازم؛ اما به يك مهم اشاره مي‌كنم و آن اينكه جلوه اقتدار و عزت مسلمين، در هرچه باشكوه‌تر اقامه شدن نمازهاي جمعه بيشتر نمايان مي‌شود. شايد يكي از اسرار تاكيد تشيع بر اقامه نماز جمعه واحد در هر شهر، همين امر باشد. بديهي است آثار وحدت بخش و عزت‌آفرين يك نماز جمعه، در نمازهاي متفرقه- ولو به نام جمعه اقامه شود- آشكار نخواهد شد. به علاوه در اقامه نماز جمعه، در امت اسلامي- و متاسفانه، گاه در برخي از نمازهاي جمعه شيعيان- به اهم امور مسلمين، مسئله مهم فلسطين كه پاره تن اسلام است، توطئه‌هاي استكبار جهاني و ايادي شيطان عليه اسلام، مشكلات متن جامعه اسلامي و... كم اعتنايي مي‌شود. ولي امر مسلمانان جهان(مد ظله العالي) در ديدار ديروزشان با شوراي سياستگذاري ائمه جمعه از همين منظر به مسئله اشاره فرمودند و ضمن تاكيد بر مسائل مختلف فردي، اجتماعي، سياسي، ديني و بين‌المللي نماز جمعه، تأكيد كردند: «مهمترين وظايف ائمه جمعه، توجه بيش از پيش به اين جايگاه والا، آگاهي از واقعيت‌هاي روز جامعه، غافل نشدن از طراحي‌هاي دشمن، ارتباط نزديك و صميمي با جوانان و استفاده از ابتكار و توانايي‌هاي آنان است.»
ابتكار
«بسيجياني كه تصاويرتان از تلويزيون پخش مي‌شود»عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم ليلي محسني است كه در آن مي‌خوانيد:
اين روزها تلويزيون تصاوير و فيلمهايي از ايام جنگ تحميلي را نشان مي‌دهد، تصاويري كه در آنها جوانان داوطلب با حمل سلاح و مهمات بطرف سربازان يا تانكها يا هواپيماهاي متجاوز عراقي شليك مي‌كنند.
ديدن چنين فيلم‌هاي مستندي براي نسل جوان امروز ايران، جالب و جذاب است.ديدن اين تصاوير اما براي جوان امروز ايراني اين سوال‌ها را پيش مي‌آورد كه داوطلبان بسيجي با چه انگيزه‌اي از محيط آرام و بي خطر سكونتگاه خود را رها كرده و با رفتن به خط مقدم جبهه، تن نحيف خود را در معرض تير و آتش قرار داده بودند؟
يك جوان شهري يا روستايي در آن روزها چگونه دلش مي‌آمده خانه و دوستان و همكلاسي‌ها همسايه‌ها و انواع لذتها و شيريني‌هاي زندگي در عنفوان جواني را رها كند به محيط پرخطر و بي مزد جبهه برود؟
يك پدر در آن روزها چگونه دلش مي‌آمده همسر و فرزندانش دل بكند و آنها را تنها بگذارد و به جبهه برود؟
آنروزها مگر «سرمايه اجتماعي» چقدر بالا بوده كه صدها هزار نفر را براي فدا كردن جانشان و براي حفظ امنيت هموطنان و دفاع از اسلام و كشور داوطلبانه راهي جنگ و خون و آتش و سلاحهاي شيميايي مي‌كرده است؟
